اعتراف غربی ها به بهره گیری از فرصت فتنه ۸۸ برای تکرار اغتشاشات مشابه در ایران

ساخت وبلاگ

تنکابن24  به نقل از گروه بین الملل  خبرگزاری فارس - بررسی اسناد و تحلیل های منتشر شده در منابع غربی نشان می دهد اغتشاشات پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1388، اثرات زیادی بر ذهن تصمیم گیران آمریکایی و کشورهای غربی برای وضع شدیدترین تحریم های اقتصادی گذاشته است.  نگاه ها به ایران قبل از انتخابات  نگاهی به تحلیل های محافل کارشناسی و رسانه ای آمریکا قبل از انتخابات 88 نشان می دهد آمریکایی ها در آن زمان ایران را در اوج اقتدار ارزیابی می کنند.  به عنوان مثال،  مرکز مطالعات بین المللی دانشگاه «ام آی تی»  در تحلیلی آوریل سال 2009 (فروردین 1388) درباره موقعیت منطقه ای ایران می نویسد: «ایران امروز، نسبت به هر زمان دیگر از هنگام انقلاب اسلامی، بازیگر قوی تری در منطقه است. تهران، تا اندازه زیادی رهبر جهان اسلام شناخته می شود. ایران، علی رغم سیاست های آمریکا در زمینه تحریم ، تهدید نظامی و انزوای سیاسی، جنگ 8 ساله با عراق، آشوب در افغانستان (که دو میلیون پناهنده را راهی این کشور کرد)، فروپاشی شوروی و ناآرامی در شوروی سابق در نزدیکی مرزهایش و برخی گام های نادرست خودش در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به این جایگاه دست پیدا کرده است. علی رغم پیش بینی های مکرر درباره فروپاشی فوری ایران این کشور، قدرتمند، نسبتاٌ دموکراتیک و از نگاه مردمش مشروع به نظر می رسد.» در چنین شرایطی پیشنهادها و گزینه های مختلفی برای مقابله با ایران و کاستن از دستاوردهای منطقه ای این کشور در آمریکا مطرح و پیگیری می شود، اما تقریباً هیچ سیاستی برای فشار بر تهران و تغییر رفتارش کارگر نمی افتد.  ایران در آغاز عصر اوباما  دولت اوباما، در سال 2009 در شرایطی روی کار می آمد که «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور قبلی ده ها برنامه برای ارتباط گیری با مخالفان ایرانی را آغاز کرده و صدها میلیون دلار برای بی ثبات کردن اوضاع داخلی ایران اختصاص داده بود.  مطابق برخی آمارها، کنگره آمریکا تنها بین سال های 2005 تا 2009 (1384 تا 1388) بیش از 400 میلیون دلار بودجه برای برنامه های جنگ نرم وزارت خارجه آمریکا در قبال ایران اختصاص داد.  علاوه بر این، «سیمور هرش»، روزنامه نگار تحقیقی آمریکا 7 جولای 2008، حدود یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در روزنامه نیویورکر گزارش داد دولت بوش دستور آغاز «عملیات های مخفیانه در ایران» با هدف ثبات زدایی از این کشور را صادر کرده و کنگره با درخواست بودجه 400 میلیون دلاری او در این راستا موافقت کرده است. این عملیات های مخفیانه، دامن زدن به اختلاف های قومیتی در ایران و حمایت از «سازمان های مخالف» با حکومت ایران را شامل می شد. تغییر محاسبات درباره ایران به اذعان خود آمریکایی ها در زمان حضور اوباما در قدرت هیچکدام از این سیاست ها و سایر اقدامات برای فشار بر ایران موفقیتی در تغییر رفتار این کشور به دست نیاورده بودند، اما تنها چند ماه بعد بود که بحران داخلی ایران و اغتشاشات پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری این محاسبات درباره ایران و شکست ناپذیریاین کشور را تغییر داد.  روزنامه وال استریت ژورنال، 27 ژوئن 2009، دو هفته بعد از شروع اغتشاشات در ایران در تیتر خود نوشت: «آمریکا، ناآرامی های ایران را فرصتی برای کاهش دستاوردهای منطقه ای این کشور می بیند.» این روزنامه نوشت: «مقام­های دولت اوباما و متحدان این کشور در خاورمیانه در حال بررسی این موضوع هستند که با سرمایه­ گذاری بر روی بحران سیاسی ایران، دستاوردهای راهبری تهران در سرتاسر منطقه را از بین ببرند.  یکی از حوزه های اصلی که آمریکا در این راهبرد در حال تکمیل آن را به بوته آزمون خواهد گذاشت، سوریه خواهد بود که نقش مهمی در کمک به تهران برای تسلیح گروه ­های حماس و حزب الله دارد.  کارشناسان امور راهبردی آمریکا اکنون در حال ارزیابی این موضوع هستند که آیا ناآرامی ­های داخلی ایران، رهبران این کشور را وادار خواهد کرد تا حمایت­ها از این سازمان­ها را کنار بگذارند و به جای آن بر خاموش کردن مخالفان داخلی متمرکز شوند یا خیر.  در مقابل برخی از کارشناسان امور راهبردی آمریکا از این نگران هستند که رهبران ایران ممکن است به خاطر احساس ضعف در مسائل داخلی عملیات برون مرزی شان را گسترش دهند تا قوی به نظر برسند.  باراک اوباما از مدت ها پیش تمایلش را برای از بین بردن اتحاد نظامی و اقتصادی بشار اسد با تهران ابراز کرده است. این موضوع می تواند به با ثبات کردن لبنان و پیشبرد فرایند صلح اسرائیل ـ فلسطین کمک کند.  کاخ سفید در همین راستا در هفته جاری تصمیم گرفت سفیر آمریکا در دمشق را بعد از وقفه ای 4 ساله به سوریه برگرداند؛ اقدامی که دست­ کم تا اندازه­ای ناشی از افزایش امیدواری واشنگتن به این موضوع است که بی ­ثباتی داخلی ایران بتواند اسد را به بازنگری در اتحادش با تهران وادار کند.  دیپلمات ­های آمریکایی و خاورمیانه می ­گویند بی ­ثباتی داخلی ایران می ­تواند به آمریکا برای پیش بردن وسیع ­تر طرح صلح اعراب و اسرائیل هم کمک بکند. کارشناسان مسائل راهبردی در آمریکا قبل از انتخابات ریاست جمهوری 12 ژوئن در ایران تا اندازه زیادی موقعیت ایران در سر تا سر منطقه را رو به افزایش می دیدند که این ناشی از کنار رفتن صدام حسین در عراق و طالبان در افغانستان بود. باز شدن راه اعمال تحریم های گزنده در تحلیل های آمریکایی ها، اکنون آشکارا امیدواری هایی هم درباره امکان حرکت به سمت وضع تحریم های اقتصادی شدید علیه ایران دیده می شد. به عنوان مثال، روزنامه کریستین ساینس مانیتور، 4 ژانویه 2010 (14 دی ماه 1388) به نقل از کارشناسان ارشد مسائل ایران به دولت اوباما  پیشنهاد می دهد  که با توجه به آسیب پذیر شدن ایران در اثر بحران های پساانتخاباتی، این کشور را هدف تحریم های گزنده و سخت اقتصادی قرار دهد.  «شهرام چوبین»، کارشناس مسائل ایران در اندیشکده کارنگی به این روزنامه گفت: «ایران، الان به دو شکل [در برابر تحریم ها] آسیب پذیرتر است، اولاً تظاهرات ها و درگیری های خیابانی از اواخر ماه ژوئن به این معنا است که بخشی از جامعه ایران، حکومت را مقصر هر گونه تحریم جدید خواهد دید. دوم اینکه، اکنون سپاه پاسداران بر بخش های متنوع تری از اقتصاد ایران کنترل دارد و این باعث می شود که سپاه، هدف بزرگتری باشد و بتوان آن را به نحو دقیق تر هدف تحریم قرار داد.» در همان زمان مقام های دولت اوباما در  گفت وگو با نیویورک تایمز  در روز 2 ژانویه 2010 (12 دی ماه 1388) آشکارا اعلام می کنند اغتشاشات خیابانی را فرصت مناسبی برای فشار بر ایران در موضوع هسته ای و اعمال تحریم های جدید می بینند. این روزنامه می نویسد: «همزمان با تشدید فشارها روی اوباما برای پشتیبانی از ضرب الاجلش درباره پیشرفت دیپلماتیک با ایران، دولت او می گوید ناآرامی های داخلی و مشکلات غیرمنتظره در برنامه هسته ای تهران، سران این کشور را در برابر تحریم های جدید و فوری آسیب پذیر می کنند. در حالی که چندین دور تحریم در طول سال های گذشته، ایران را از ادامه فناوری های هسته ایش منصرف نکرده، یک مقام دولت آمریکا که در تدوین سیاست ها در قبال ایران نقش دارد می گوید 'امیدواری ما این است که مشکلات فعلی [ایرانی ها] پنجره ای در اختیارمان قرار می دهد تا برای اولین بار تحریم هایی را وضع کنیم که می تواند ایرانی ها را درباره اینکه برنامه هسته ایشان با توجه به هزینه هایش مقرون به صرفه نیست، به تأملی دوباره وادار کند.'»  دیالکتیک تحریم-اغتشاش  در چنین شرایطی دولت اوباما به این نتیجه رسید که اولاً بسترهای بین المللی برای اعمال تحریم های شدید اقتصادی علیه ایران مهیا است و ثانیاً اینکه پس از وضع چنین تحریم هایی، دیالکتیک تحریم-اغتشاش مدلی عملی است که می توان هر زمان از آن برای ایجاد شکاف میان حاکمیت و مردم، تشدید اختلافات داخلی و جلوگیری از مرگ جریان فتنه استفاده کرد.  اولین اخبار درباره تحرکات جدید دولت اوباما را «وال استریت ژورنال» افشا کرد. این روزنامه از تشکیل جلسه ای محرمانه در روز 9 اکتبر 2009 (برابر با 17 مهر 1388) در مقر خزانه داری آمریکا خبر می داد که به «اجلاس کشورهای همفکر» علیه ایران معروف شد. این جلسه به ابتکار «اشتوارت لوی»، مقام ارشد خزانه داری آمریکا برگزار می شد و هدف از آن بررسی راهکارهای ایجاد اجماع جهانی جهت وضع تحریم های شدید اقتصادی علیه ایران، در پرتو اغتشاشات پس از انتخابات بود.  وال استریت ژورنال نوشت: «شرک­ت کنندگان در این نشست می­ گویند وزارت خزانه داری به طور ویژه در این جلسه هشت حوزه ای که واشنگتن احساس می­ کند تهران در آنها آسیب ­پذیر است را مشخص کردند. این حوزه ها عبارتند از: قطع دسترسی ایران به پروژه های بنزین، جریمه هایی علیه شرکت های بیمه ایران، طر ح های برای قطع توانایی ایران در استفاده از خدمات کشتی رانی بین المللی و کمپین هایی جدید برای فلج کردن بخش بانکی ایران.»  نمایندگان هفت کشور صنعتی موسوم به گروه 7 (کانادا،فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلستان و آمریکا)، عربستان سعودی، امارات، استرالیا و کره جنوبی یازده کشور شرکت کننده در این نشست مخفیانه بودند؛ چین و روسیه، به عنوان دو کشور متحد ایران و بی میل به تشدید تحریم ها به این جلسه دعوت نشده اند، اما وال استریت ژورنال از قصد «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه وقت دولت اوباما برای همراه کردن آنها خبر داده است. تلاش های دیپلماتیک دولت اوباما چند ماه بعد به بار نشست و آمریکا اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد را متقاعد کرد در تاریخ 9 ژوئن 2010 (19 خرداد 1389) به قطعنامه شماره 1929 برای وضع شدیدترین و بی سابقه ترین تحریم های اقتصادی علیه ایران رأی مثبت بدهد. «سوزان رایس»، نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل متحد، پس از تصویب این قطعنامه که بخش های سوخت، بیمه و بانکی ایران را هدف قرار می داد آن را «قوی ترین و جامع ترین نظام تحریم در جهان» خواند. قطعنامه 1929، علاوه بر این، در ماه ها و سال های بعد، زیربنای حقوقی بخش اعظمی از شبکه تحریم های موثر مالی و اقتصادی علیه ایران را فراهم آورد. سلسله تحریم های اتحادیه اروپا  به فاصله کوتاهی بعد از تصویب این قطعنامه بود که اتحادیه اروپا برای اولین بار، خارج از چارچوب تحریم های سازمان ملل اقدام به اعمال چندین دور تحریم های اقتصادی مستقل علیه ایران کرد.  پیش از سال 2010، سیاست اتحادیه اروپا برای اجرای تحریم ها علیه ایران تا اندازه زیادی محدود به اجرای تحریم ­های هدفمندی بود که سازمان ملل از سال 2006 به بعد علیه ایران وضع کرده بود و این اتحادیه هرگز به صورت مستقل، اعمال تحریم علیه ایران را در دستور کار قرار نداده بود.  اولین دور تحریم­ های اتحادیه اروپا، 26 جولای 2010، در قالب «تصمیم شورای اروپا» اعلام شد. عنصر اصلی این تحریم­ها، منع سرمایه ­گذاری اروپا در بخش نفت و گاز ایران و ممانعت از تأمین تجهیزات، فناوری­ ها، منابع مالی و ارائه کمک­های مورد استفاده برای تصفیه، اکتشاف و تولید گاز طبیعی مایع (LNG) ایران بود. اتحادیه اروپا بعد از آن هم چندین دور تحریم برای جلوگیری از واردات، خرید و حمل و نقل نفت علیه ایران تصویب کرد. 15 مارس سال 2012 شورای اروپا دستورالعمل های لازم را به بزرگترین شبکه پیام ­رسانی مالی جهان موسوم به «جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی یا «سوئیفت» برای قطع ارتباط با 25 بانک ایرانی که در فهرست تحریم­های اتحادیه اروپا قرار داشتند، داد. این اقدام باعث می ­شد توانایی کشورهای دیگر برای مبادله مالی با ایران بیش از پیش محدود شود. تحریم های یکجانبه آمریکا  کنگره آمریکا هم بعد از تصویب قطعنامه 1929، چندین دور تحریم های سخت گیرانه و یکجانبه را علیه بخش های مختلف اقتصاد ایران به تصویب رساند. «طرح جامع تحریم ها، پاسخگویی و عدم سرمایه گذاری ایران 2010» (سیسادا) یکی از این طرح ها بود که در تاریخ 1 جولای 2010 با امضای اوباما به قانون تبدیل شد. این قانون تحریمی شرکت هایی که بیش از 20 میلیون دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایه گذاری کنند یا سالانه بیش از 5 میلیون دلار در سال بنزین به ایران بفروشند، را مشمول مجازات های سنگین می کرد.  اعتراف غربی ها به هدف تحریم ها هدف آمریکا و کشورهای غربی درباره اینکه بعد از فتنه 88 به مقوله تحریم ها به عنوان یک سرمایه اجتماعی برای ایجاد اغتشاشات مشابه آن سال، جهت براندازی نظام ایران یا تغییر ماهیت و شخصیت آن می نگرند چندان پنهان نمانده است.  اولین و علنی ترین اعتراف در این زمینه را یک مقام اطلاعاتی آمریکا در گفت وگو با روزنامه واشنگتن پست 12 ژوئن 2012 مطرح کرد. او علناً  گفت  که هدف تحریم های آمریکا علیه ایران، ایجاد نارضایتی عمومی در این کشور و ساقط کردن نظام این کشور است. هر چند واشنگتن پست بعداً چندین بار تیترش را عوض کرد و در نهایت به نقل از این مقام نوشت: «ایجاد خشم عمومی یکی از اهداف تحریم های آمریکا علیه ایران است»، با گذشت زمان شواهد بیشتری در این زمینه آشکار شدند.  اکتبر سال 2012 (مهرماه سال 1391)، تظاهرات های پراکنده و کم بسامد در تهران به دلیل بحران ارزی نور امید را در دل غربی ها درباره به بار نشستن تحریم ها زنده می کند و آنها بیشترین اظهارات علنی را درباره اینکه در اندیشه تکرار فتنه 88 و تغییر حکومت یا تغییر محاسبات و رفتار ایران هستند، مطرح می کنند.  «ویکتوریا نولاند»، سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا، 4 اکتبر در پاسخ به سوالی درباره اعتراضات در تهران درباره جهش نرخ ارز می گوید: ««از دید ما معنای این (اعتراضات) فشارهای بین ­المللی بی ­امان و موفقیت ­آمیزی است که همگی ما داریم به اقتصاد ایران وارد می­ کنیم. تحریم­ ها در حال نفوذ عمیق و عمیق­ تر به اقتصاد ایران هستند و این عامل مهمی در راستای تلاش برای تغییر محاسبات رهبرانایران است.»  چند روز بعد، روزنامه گاردین (7 اکتبر 2012) از «فیلیپ هاموند»، وزیر دفاع وقت انگلیس نقل کرد فشارهای تحریم ها علیه ایران را بایستی تا سر حد تهدید سرنگونی حکومت بالا برد تا ایران پس از تهدید بقایش وادار به تغییر رفتار شود.  گاردین نوشت: «اظهارات هاموند صریح ­ترین چراغ سبز از طرف یک مقام غربی برای تشدید تحریم ­ها با هدف بالا بردن مشقات اقتصادی در خیابان­های تهران برای ایجاد آشوب­ها و مخالفت­های «تهدیدکننده رژیم» است.  لحن تند اخیر هاموند در شرایطی مطرح شده که ارزش واحد ارز ایران دائماً در حال سقوط است.  هاموند گفت شواهد آشکاری وجود دارند مبنی بر اینکه تحریم­ های فعلی با ضربه زدن به اقتصاد ایران و بر هم زدن وحدت در میان مقامات این کشور اثرات خود را بر جای گذاشته اند. تصویر ارائه شده توسط وی درباره سیاست های تحریمی که قرار است تا آستانه سرنگونی رژیم ایران پیش برده شوند، نشان دهنده واقعیت جدیدی درباره هدف تحریم­ها است اگرچه او اصرار می­ورزد که قرار نیست آنها دولت را ساقط کنند.  هاموند گفت: صحبت­هاتی درباره تحریم عمومی مبادلات تجاری ایران و همچنین قطع دسترسی های باقی مانده ایران به کانا ل های بانکی بین ­المللی وجود دارند. ما قطعاً می­توانیم مشقت­ها را خیلی بیشتر بکنیم. تنها چیزی که ممکن است رژیم را به تحرک وادارد هنگامی است که آنها برای بقایشان تهدید احساس کنند. در صورتی که سطح فشارهای اقتصادی به حدی برسد که به طور بالقوه بتواند مخالفت و آشوب­های بالقوه در خیابان­های تهران برای تهدید رژیم ایجاد کند، آنها ممکن است روششان را تغییر دهند.» یک  سند محرمانه  از ایمیل های افشا شده «هیلاری کلینتون» هم حاوی واقعیت های بیانگری در همین زمینه است. در این سند که مربوط به 17 فوریه 2010 است و 31 آگوست 2015 (9 شهریورماه 1394) از رده بندی محرمانه خارج شده «سیدنی بلومنثال»، از نزدیکان «هیلاری کلینتون» و یکی از نفرات دخیل در شکل دهی به تصمیمات او تحریم ها را ابزاری مفید برای «کمک به مخالفان ایران» توصیف کرده است.   او در آن ایمیل خطاب به کلینتون نوشته دادن پیشنهاد مذاکره به ایران، و در همان حال اعمال تحریم های سخت گیرانه علیه این کشور روشی است که اختلافات داخلی در ایران را تشدید کرده و به مخالفان هم کمک می کند.  «بلومنثال» نوشته است:  «پیش بردن مذاکره در کنار تحریم باعث تشدید اختلافات داخلی، در هر جایی که باشد، می شود. دراز کردن دست دوستی و در همان حال تکان دادن چماق، فضای مانور دیپلماتیک و سیاسی را به روی ایران می بیند. اگر ایران دست دوستی را پس بزند، استفاده از چماق توجیه می شود. اینکه همزمان با اجرای تحریم ها گفته شود راه دیگر باز است، روشی سودمند است. با این روش، آسیبی که به ایران می رسد، نتیجه انتخابی است که خودش کرده. این روش به مخالفان هم کمک می کند.... مخالفان، عامل جدیدی در معادلات مربوط به ایران هستند که باید آنها را در سطح سیاسی و اخلاقی در نظر گرفت.» انتهای پیام/ M

تپ دان...
ما را در سایت تپ دان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی topdan بازدید : 164 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 9:57