فصل تولد آدم برفی

بلاگفا به دنیای رنجیدن من تبدیل شده است ،به دنیای قدم زدن در آبادی های متروک ، به دنیای خانه های خالی از سکنه ،آمار وبلاگها را نگاه کنید از سال 92 مردم از اینجا کوچ کرده اند و سال 92 چه اتفاقی افتاد ؟

فیسبوک عرصه را از بلاگفا ربود ...به دنیای دیگر کوچ کرده اند و رفته اند

من اما هنوز بر می گردم و برای آبادی قدیمی که پدر بزرگ در آن زندگی می کرد هزینه می کنم ، در حال تلاش برای بازگرداندن آدم هایی هستم که آز انجا رفته اند ، قطعا تهران نشین و اهواز نشین و کرج نشین و اصفهان نشین ها هرگز به این سرزمین جنوبی کوچ نخواهند کرد با این حال در تلاشم اگر بشود بصورت زندگی گذری ویلانشینی و تفریح نشینی رونقی به این سرزمین ترک شده برگردانم ..

جایی برای مردن آماده کرده ام ،درختکاری دیوار سازی سایبان سازی و ....خیالم راحت است پس از مرگ در زمینی وسیع و آباد زندگی خواهم کرد و شاید روزی گذر شما هم بر این سرزمین  به عنوان رهگذر بخورد

آن طرف جاده درون باغ زیتون طی سال های آینده ویلا خواهم ساخت یا شاید هم آلاچیق هایی برای گذران شادی رهگذران ،

از هیچ کس پولی نخواهم گرفت مگر اینکه با میل خویش مبلغی را  برای ابادی بیشتر اهدا کنند

شاید پس از بازنشستگی یک مدرسه شبانه روزی برای کودکان بد سرپرست بسازم شاید همه وجودم را خرج محیط زیست کنم

دنیا بطرز عجیبی برایم کوچک شده است و زمان  بسرعت در حال گذشتن است

دیروز سهل انگاری همکارم باعث شد از مدیران بالا دستی تذکر انضباطی دریافت کنم و من خودم را به عنوان مسئول مقصر دانستم و پذیرفتم

امروز درد سمت چپم بیشتر از همیشه اذیت کرد

با این حال به زندگی لبخند باید زد شادباید زیست و در لحظه خوش باید بود

پ ن : زندگی به من آموخته  ماندگاربودن آدم ها  افسانه است

ودر ادامه