رویای دخترونه من

ساخت وبلاگ

پست ثابت

سلام به همگی من زهرا هستم. من در این وبلاگ مطالب دخترونه میزارم. امیدوارم شما این مطالب رو بپسندید و نظر بدید. خب من با تبادل لینک موافقم فقط قبلش خبر بدید تا لینکتون کنم. اگر پیشنهادی برای بهتر شدن وبلاگم داشتید لطفا بگید یا اگه مشکلی بود حتما بگید. در این وبلاگ معمولا هرروز آپ میشه پس زیاد و هرروز به اینجا سر بزنید. خب حالا برید و از مطالب وبلاگ لذت ببرید.

[ شنبه ششم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 17:37 ] [ زهرا ] [ ]

 
نامسنتاریخ ثبت نامهزینه...........
زهرا۱۲۱۳۹۵/۶/۲۲پرداخت شد
    
    
    

[ دوشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 14:19 ] [ زهرا ] [ ]

داستان انسانیت...

چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها. افراد زیادی اونجا نبودن 3نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا ۷۰سالشون بود.

ما غذا مون رو سفارش داده بودیم که یه جوان نسبتا ۳۵ساله اومد تو رستوران یه چند دقیقه ای گذشته بود که اون جوانه گوشیش زنگ خورد، البته من با اینکه بهش نزدیک بودم  صدای زنگ خوردن گوشیش رو نشنیدم،بگذریم شروع کرد با صدای بلند صحبت کردن و ...

 

برید ادامه


ادامه مطلب

[ دوشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 8:4 ] [ زهرا ] [ ]

معرفی بازی و انیمیشن پرندگان خشمگین

کارگردان: کلی کایتیس ـ فرگال ریلی

تهیه کننده: جان کوهن ـ کاترین ویندر

نویسنده: جان ویتی ـ جان کوهن ـ میکائیل هد

برای خوندن خلاصه داستان و معرفی بازی این فیلم برید ادامه


ادامه مطلب

[ شنبه بیستم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 8:37 ] [ زهرا ] [ ]

دم هرچی استقلالی و رئالی گرم!!

[ پنجشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 7:52 ] [ زهرا ] [ ]

دانستنی ها

بچه ها امروز براتون چندتا دانستنی اوردم.

خب برید ادامه مطلب


ادامه مطلب

[ سه شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 8:34 ] [ زهرا ] [ ]

معرفی فیلم سینمایی شهر در دست بچه ها

نام فیلم: شهر در دست بچه ها

کارگردان: نیکولاس بری

تهیه کننده: دیمیتری راسام

بازیگران اصلی: رافائل کاتز ـ لئو لگراند

..

برای خواندن خلاصه ی این فیلم به ادامه مطلب برید....


ادامه مطلب

[ یکشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 17:18 ] [ زهرا ] [ ]

داستان بابی

بابی پسر بسیار شری بود.

روز تولدش پیش مامانش رفت و گفت: مامان برا تولدم یه دوچرخه بخر.

مامانش گفت: به کارات فکر کن ببین لیاقت اینو داری که برات دوچرخه بخرم؟

بابی با نهایت پررویی گفت: آره...

مامانش گفت: حالا که اینطوریه برو تو اتاقت یه نامه واسه خدا بنویس و ازش بخواه که یه دوچرخه برات بفرسته.

بابی رفت تو اتاقش....

بقیه در ادامه مطلب.....


ادامه مطلب

[ شنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 9:3 ] [ زهرا ] [ ]

دختر...

 

[ جمعه دوازدهم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 9:42 ] [ زهرا ] [ ]

جوک ها خنده دار

بچه ها امروز واستون چندتا جوک اوردم تا یکم بخندیم.

خب حالا بریدادامه مطلب


ادامه مطلب

[ چهارشنبه دهم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 8:58 ] [ زهرا ] [ ]

داستان یک خانم و قورباغه آرزوها

خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد. 

قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف میزد! رو به خانم گفت: اگر مرا از بند آزاد کنی سه آرزویت را برآورده میکنم.

ادامه مطلب رو از دست ندید...


ادامه مطلب

[ سه شنبه نهم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 8:36 ] [ زهرا ] [ ]

دختر یعنی.....

              

[ دوشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۵ ] [ 10:0 ] [ زهرا ] [ ]

تپ دان...
ما را در سایت تپ دان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی topdan بازدید : 131 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 5:33